نقد و بررسی و خرید کتاب مقلدها اثر گراهام گرین چاپ دوم انتشارات افق. خلاصه کتاب این است که مقلدهای بدی هستیم، انسان های بدی نیستیم…
کتاب رمان مقلدها اثر گراهامگرین
چاپ دوم انتشارات افق
مقلدهای بدی هستیم، انسان های بدی نیستیم…

کتاب مقلدها اثر گراهامگرین
از اینکه مقلد هستیم نباید چندان گله مند باشیم. بازیگری حرفه ی شریفی است. اگر لااقل مقلدهای خوبی بودیم، دست کم دنیا شناختی از سبک پیدا می کرد. ما واخورده ایم . . . فقط همین.
در رمان مقلدها، هائیتی در چنگال پاپادوکِ دیکتاتور، اسیر است و ماکوته، پلیس امنیتی او، یکه تازی می کند. گراهام گرین با شگرد های سینمایی و شیوه های گزارش نویسی، نقش بازانش را در فضایی جدی و طنز- که ویژه ی اوست- به حرکت در می آورد.
براون، صاحب مهمانخانه؛ اسمیت، آمریکایی ساده دل ؛ و جونز قابل اعتماد، پشت نقاب هنرمندانه شان یک وجه مشترک دارند؛ هر سه از عشق، رنج و تردید می ترسند.
در متن ابتدای کتاب آمده است که :
«کشتی مدهآ با مسافرانش به سوی جهنمی که پیش از این بهشتی بود؛ پیش میرود.
آقا و خانم اسمیت یک زن و شوهر خیالباف و با حسن نیت آمریکایی آمدهاند. در کشور قحطی زدهٔ هائیتی، یک مرکز گیاهخواری راه بیندازند. آنها بر این باورند که گیاهخواری درمان درد خشونت و بیداد آدمیزاد است. ولی به قول راوی داستان این کار تحصیل حاصل است، چون در این مملکت بینوا اکثر مردم گوشتی نصیبشان نمیشود که بخورند. با این همه خشونت در بالاترین حد خویش است.
براون، که صاحب هتلی در این کشور بی مسافر است!، حال که خریداری برای هتلش نیافتهاست به کشور ترس و نومیدی بازمیگردد تا دستکم محبوبه اش را از دست ندهد و اما جونز، آیا سرگرد ارتش است یا این عنوان را به قصد تلبیس و تزویر به خود بستهاست؟! براون که به او شک برده بود، میتوانست با او سرگرم بماند، اگر یکی از ترفندهای جونز پای خود براون را هم به ماجرا نمیکشانید. اسمیت، براون و جونز محورهای این مضحکهٔ شورانگیز و گهگاه خونین هستند!، مضحکهای که گراهام گرین در صحنهٔ هائیتی در این نمایش خون جایی که مرگ در مراسم آیینی میرقصد با شگردهای سینمایی و شیوههای گزارشنویسی که در آثارش ورز و پختگی یافته روایت میکند و نقش بازانش را در فضایی از جد و طنز که ویژهٔ اوست به حرکت درمیآورد.»
هنوز بررسیای ثبت نشده است.